روش های مدل سازی متفاوتی تا کنون طراحی گردیده است و هر کدام از انها نسبت به هدفی خاص می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه پنج روش مدل سازی که از پیچیدگی خاصی برخوردار نبوده و یا مقدمه ای شده اند برای ایجاد مدل های پیشرفته تر و کامل تر، با ذکر مثال معرفی گردیده اند.

دیاگرام فلوچارت[1]:

فلوچارت یک نمودار است که یک فرآیند را به عنوان یک دنباله ای از فعالیت ها و تصمیمات نشان می دهد. فلوچارت احتمالا یکی از محبوترین روش های مدل سازی در جهان است و دلیل آن شامل تعداد کم نماد جهت ترسیم دیاگرام و فهم راحت آن توسط اکثر افراد است.

همین سادگی آن را به یک ابزار قدرتمند تبدیل می کند. در واقع می توان گفت ابزار مدل سازی فرآیند های کسب و کار (BPMN) (که در ادامه بیان شده است) یک نسخه پیشرفته تر از فلوچارت می باشد. همچنین بیشتر نرم افزار های طراحی از ابزار فلوچارت پشتیبانی می کنند و همین امر موجب گسترش استفاده آن توسط مخاطبان گردیده است.

فلوچارت از جریان پیوسته اقدامات استفاده میکند ولی توانایی تفکیک فعالیت ها را ندارد. ساختار پایه ای فلوچارت را، تصمیمات، فعالیت ها، نقطه شروع و پایان تشکیل می دهد.

فلوچارت یکی از قدیمی ترین و ساده ترین روش مدل سازی شناخته شده است که اولین مورد گزارش استفاده از این روش به اوایل دهه 20 میلادی بر می گردد، زمانی که مهندسان مکانیک برای توصیف رفتار ماشین ها از این روش مدل سازی بهره می گرفتند.

در ادامه مثالی از فلوچارت آورده ایم:

مدل فلوچارت

فلوچارت تماشای تلویزیون

خط شناوری[2]:

نماد swim lane برای اولین بار در کتاب راملر و براچ معرفی گردید. خط شناوری یک نماد افزوده شده به نمودار گردش فرآیند می باشد که بیان می کند کدام واحد سازمانی در حال انجام چه فعالیتی است و چگونه فعالیت ها ما بین واحد های سازمانی مختلف گردش پیدا میکند.

این امر از طریق ترسیم خطوط عمودی یا افقی تحت عنوان خط شناوری میسر می شود که در آن واحد سازمانی انجام دهنده، نقش شخصیت انجام دهنده عملیات مشخص می گردد. این خطوط افقی شباهت زیادی به خطوطی که در رقابت های ورزشی ایجاد می شوند دارند.

با قرار دادن جریان فعالیت های یک فرآیند در خلال این خطوط، تبادل اطلاعات ما بین واحد های سازمانی امری مشخص و درک آن ساده تر خواهد بود. یکی از فرضیات بسیار مهم در تجزیه و تحلیل فرآیندها توسط راملر-براچ تمرکز برروی کساتن میزان تبادلات اطلاعات مابین واحدهای سازمانی مختلف در سازمان است.

مدل‌سازی پویا[3]:

مدل‌سازی پویا رویکردی ساخت‌یافته برای تحلیل و تشخیص مشکلات سازمانی با استفاده از مدلهای پویاست. برای تحلیل فرایندهای کسب و کار از یک مدل پویا از موقعیت کنونی استفاده می‌شود و سپس خروجیهای آزمایشی همراه با سایر راه‌ حلها بدون نیاز به پیاده‌سازی در محیط پیچیده واقعی قابل ارزیابی هستند. در روش مدل‌سازی پویا گامهای زیر اجرا می شود:

1.قاعده سازی برای مشکل
2.تصویرسازی و درک مشکل
3. مشخص کردن مدل
4. چک کردن مدل
5. یافتن راه‌حل
6. پیاده سازی راه حل

زبان اجرای فرآیند های کسب و کار [4](BPEL):

زبان اجرای فرآیندهای کسب و کار اختراع شده بود که اجازه دهد به یک ارتباط متنی بر پایه xml بین محصولات نرم افزاری جهت استفاده در اتوماسیون اداری. این روش مدل سازی جهت برقراری ارتباط با نیروی انسانی چندان مفید نیست. در حقیقت با نگاه کردن به روش مدل سازی، به این نتیجه رسیده ایم که BPEL برای دریافت، سازماندهی، اعتبارسنجی یا برقراری ارتباط ما بین اطلاعات کسب و کار و افراد کسب و کار مناسب نیست.

در ادامه مثالی از BPEL آورده ایم:

 

<?xml version=”1.0” encoding=”utf-8”?>

<process name=”insuranceSelectionProcess”

targetNamespace=”http://packtpub.com/bpel/example/”

xmlns=”http://schemas.xmlsoap.org/ws/2003/03/businessprocess/”

.

.

.

<!– Send a response to the client –>

<reply partnerLink=”client”

portType=”com:InsuranceSelectionPT”

operation=”SelectInsurance”

variable=”InsuranceSelectionResponse”/>

</sequence>

</process>

در واقع BPEL به عنوان ابزاری جهت ارتباط ابزارهای نرم افزاری BPM و برنامه های کاربردی یک ابزار بسیار قدرتمند است. همچنین BPEL برای ما یک مانیزم قدرتمند و ساده جهت انتقال داده ها از ما بین کسب و کار و برنامه ها فراهم میکند.

نمودار زنجیره رخداد فرآیند[5](EPC):

روش EPC در اوایل دهه 90 میلادی در قالب پروژه ARIS و توسط پروفسور ویلهلم- اوبر شایر از دانشگاه سارلندز توسعه یافت. در ابتدا EPC در SAP ( چارچوب اجرای ARIS) مورد استفاده قرار می گرفت اما امروزه تعدادی از شرکت ها از آن برای مدل سازی، تجزیه و تحلیل و طراحی مجدد فرآیندهای کسب و کار خود از آن استفاده می کنند. EPC یکی از رایجترین روش های توصیفی مدیریت فرآیندهای کسب و کار مابین بسیاری از روشه های مدل سازی است.

EPC نمودار هدایت شده ای از وقایع و توابع است و عناصر ارتباطی گوناگونی را در بر می گیرد که با آن می توان مسیر های جابجایی جایگزین و موازی را توصیف کرد و از ابزارهای منطقی OR,  AND و XOR استفاده می کند.

EPC برای نشان دادن روند کنترل و دیدگاه های رفتاری فرآیند کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد.

نقطه قوت این روش سادگی و قابل فهم بودن آن و نقطه ضعف آن عبارت است از کم بودن مفاهیم و عدم قابلیت اضافه کردن جزعیات به مدل و عدم امکان اجرای مدل در اتوماسیون برقراری ارتباط با آن، می باشد.

المان های مورد استفاده در EPC عبارتند از:رخداد ها، توابع، خط اتصال فرآیند، رابط، کنترل جریان فرآیند، شرکت کننده ها، اپلیکیشن، داده ها و خطوط ارتباطی.

المان های نمودار EPC

بزرگترین مزیت این نوع مدل سازی عبارت است از: 1- سادگی و کم بودن المان ها جهت مدل سازی

2-قابل فهم بودن 3- تعداد نرم افزار بالایی که از این روش پشتیبانی می کنند

و معایب آن عبارتند از 1- عدم امکان اضافه کردن جزعیات 2- عدم امکان پیاده سازی آن در BPMS

3- عدم امکان مدل سازی جامع و تفکیک فرآیندهای سطح بالایی یک سازمان به صورت جامع و مشخص 4- عدم امکان اجرای شبیه سازی

زبان مدل سازی یکپارچه[6]:

زبان مدل سازی یکپارچه(UML) یک زبان مدل سازی استاندارد شده توسط OMG[7] که برای بسیاری از اهداف مورد استفاده قرار می گیرد که در اصل برای استفاده در زمینه مهندسی نرم افزار شی گرا طراحی شده است. اما این هدف اصلی مانع استفاده از این تکنیک طراحی نرم افزار عالی برای توصیف فرآیندهای کسب و کار نشده است.

در آخرین ورژن UML، 14 نوع مختلف از نمودار وجود دارد که نمودار فعالیت بیشترین استفاده و کاربرد را برای مدل سازی فرآیند کسب و کار دارد. اگر چه هدف اصلی UML کمک به طراحی سیستم های نرم افزار شی گرا بود ولی نسخه های جدیدتر UML جهت مشاهده سیستم به صورت، به خصوص نمودار فعالیت UML گسترش پیدا کردند. با این حال UML  هرگز برای هدف مدل سازی فرآیند کسب و کار توسعه پیدا نکرد ولی به دلیل سادگی کار با آن و در دسترس بودن در ابزار های طراحی معمول باعث شده برای مدل سازی فرایند بشدت مورد استفاده قرار گیرد.

نماد نمودار فعالیت UML شامل حالت شروع و پایان، نقطه تصمیم گیری، چنگال، پیوستن و جریان کنترل است.

دو ویژگی مهم دیگر از نمودار فعالیت UML وجود خط شناوری و زیر فعالیت ها هستند.

 نقاط قوت این روش عبارتند از پشتیبانی عالی نرم افزاری، سادگی و وجود این روش در نرم افزارهای زیاد.

و نقطه ضعف آن عبارت است از در بیان نظرات سازمانی و اطلاعاتی ضعیف است و همچنین این روش برای مدل سازی فرایندها بهینه سازی و توسعه پیدا نکرده است.

المان های نمودار فعالیت UML را در ادامه بر اساس نرم افزار VISIO در جدول زیر می آوریم:

زبان مدل سازی یکپارچه

المان های نمودار (UML)

مثالی از زبان مدل سازی یکپارچه

نمودار فعالیت UML از یک فرایند سفارش دهی

نکته قابل تأمل در این است که این روش بیشتر جهت شبیه سازی رفتار و فعالیت های کامپیوتر استفاده می گردد و توانایی لازم جهت پیاده سازی ارتباط های انسان با ماشین و رفتار پیچیده و احتمالی انسان را به خوبی ندارد.


[1]  Flowchart diagrams

[2]  Swim lane

[3]  System Dynamic

[4] business process execution language (BPEL)

[5] Event-driven Process Chains(EPC)

[6] Unified Modeling Language(UML)

[7]  Object Management Group


منابع:

  1. Martin Devillers, Business process modeling as a means to bridge the Business- IT Divide, 2011.

  2. creately, “Business Process Modeling Techniques with Examples,” creately, 23 May 2014. [Online]. Available: http://creately.com/blog/diagrams/business-process-modeling-techniques.
  3. مهدی فتح اله و بهرام ناجدی, پیکره عمومی دانش مدیرت فرآیندهای کسب و کار BPM CBOK, تهران: نشر بازرگان, 1391.
  4. امیر البدوی، مریم رمضانی، رضا محمدی, “مدل سازی فرآیندها در مهندسی مجدد,” ماهنامه تدبیر. vol. 177, 2007.
  5. By Cedric G. Tyler and Stephen R. Baker, “What the heck is the difference between BPEL, BPMN, UML, IDEF and xBML?,” John Wiley & Sons Ltd, 2007.

  6. Zador Daniel Kelemen, Rob Kusters, Jos Trienekens, Katalin Balla,, “selecting a process modeling language for process based unification of multiple standards and models,” researchgate, 2013.
  7. BANU AYSOLMAZ, UPROM: A UNIFIED BUSINESS PROCESS MODELING METHODOLOGY, MIDDLE EAST TECHNICAL UNIVERSITY, 2014.
  8. idef enterprise, “defo function modeling method,” idef, [Online]. Available: http://www.idef.com/idefo-function_modeling_method/.

لینک های مرتبط:

مدل سازی فرآیند های کسب و کار