انتخاب میزان پذیرش ریسک یکی از ضروریترین تصمیماتی است که هر کسبوکار، پروژه یا فردی میتواند بگیرد. عبارت «اشتهای ریسک» اغلب برای تعریف درجه ریسک قابلقبول استفاده میشود. بااینحال، هیچ تعریف مورد توافق مشترکی برای این اصطلاح وجود ندارد. حتی بدتر از آن، گاهی اوقات بین اشتهای ریسک و سایر اصطلاحات مرتبط با ریسک، بهویژه نگرش ریسک، بدفهمی وجود دارد. این مقاله به بررسی انواع اصطلاحات ریسک میپردازد و نشان میدهد که چگونه به یکدیگر مرتبط هستند تا پاسخی به این سؤال ارائه شود: «چقدر ریسک …؟». این امر نشان میدهد که دو عامل مرتبط با ریسک بهویژه هنگام تعیین میزان ریسک ممکن، در شرایطی که برای یک شخص یا سازمان خطرناک و حیاتی است، بسیار مهم هستند. این دو جنبهی حیاتی، نگرش ریسک و اشتهای ریسک، نقشهای کلیدی و مکمل را در فرآیند مدیریت ریسک ایفا میکنند. این مقاله نحوهی استفاده از اشتهای ریسک و همچنین نگرش ریسک را برای تعیین آستانههای قابلقبول ریسک در هر شرایط خاصی نشان میدهد. ریسکپذیری یک گرایش درونی برای ریسک در یک موقعیت مشخص است. ریسکپذیری یک شرکت بازتابی از فرهنگ ریسک سازمانی و نیز تمایلات ریسک فردی ذینفعان اصلی شرکت است. ریسکپذیری که بهخوبی مدیریت نشده باشد، میتواند منجر به نتیجهی نادرست شود. نگرش ریسک واکنشی است که در پاسخ به یک ریسک انتخاب میشود که توسط ادراک هدایت میشود. نگرش ریسک میتواند بهعنوان یک نقطه کنترل عمل کند تا تضمین کند که میزان مناسبی از ریسک پذیرفته شده است، بهطوریکه دستیابی به اهداف بهینه شده باشد. ترکیب اشتهای ریسک و نگرش ریسک[1] (مدل RARA) در یک چارچوب واحد، ابزار مفیدی است که روشی عملگرایانه ارائه میدهد که به افراد و سازمانها کمک میکند تا ریسکهای مناسب را به شیوهای ایمن انجام دهند.
اشتهای ریسک چیست؟ قیاس فیزیکی
همهی تصمیمات مهم مدیریتی مستلزم ریسکپذیری هستند و ما باید بتوانیم به سؤالاتی پاسخ دهیم که با «چقدر ریسک …؟» شروع میشوند. این سؤالات عبارتاند از:
- با چه ریسکی روبرو هستیم؟
- تا چه حد میتوانیم ریسک کنیم؟
- تا چه حد باید ریسک کنیم؟
- چقدر میخواهیم ریسک کنیم؟
- تا چه حد ریسک خواهیم کرد؟
- چقدر ریسک میکنیم؟
هر یک از این سؤالات مهم هستند و انواع اصطلاحات مرتبط با ریسک برای توصیف پاسخها استفاده میشوند. این اصطلاحات شامل اشتهای ریسک، نگرش ریسک، ظرفیت ریسک، فرهنگ ریسک، مواجهه با ریسک، ادراک ریسک، اولویت ریسک، مشخصات ریسک، تمایل به ریسک، آستانهی ریسک، تحمل ریسک و بسیاری موارد دیگر است. به نظر میرسد که هیچکس قادر به تعریف نحوهی اختلاف این مفاهیم با یکدیگر، جایگزین یکدیگر شدن و ارتباطشان با یکدیگر در عین همپوشانی نیست. در میان این اصطلاحات، اشتهای ریسک به یک موضوع داغ تبدیل شده است. با توجه به یافتههای تحقیقات اخیر در مورد اشتهای ریسک، چهار روش وجود دارد که در آن درک و بیان اشتهای ریسک میتواند در سازمانها استفاده شود:
- برای کمک به ایجاد یک استراتژی که منجر به یک پروفایل ریسک متوازن و شناسایی ریسکهایی میشود که باید از آنها اجتناب کرد و یا آنها را انجام داد.
- برای حمایت از مدیریت مؤثر ریسک، با اطمینان از اینکه منابع مدیریت ریسک بهطور مؤثر به کار گرفتهشدهاند و فرهنگ آگاهی از ریسک را در سراسر سازمان پرورش میدهند.
- تعیین آستانههای مناسب ریسکپذیری با ایجاد انگیزه در تصمیمگیرندگان برای تصمیمگیری بهتر و منسجمتر.
- به حداکثر رساندن سود ذینفعان با بهبود عملکرد و تحویل سازمانی.
بااینحال، «اشتهای ریسک» دقیقاً به چه معناست؟ یک رویکرد برای به دست آوردن درک این مفهوم این است که با معادل فیزیکی این اصطلاح شروع کنیم و ببینیم که آیا میتوان قیاسهای مفیدی از آن بیرون کشید یا خیر.
بیشتر بخوانید:
اشتها چیست؟
اکثر افراد احساس گرسنگی فیزیکی در بدن خود را با اصطلاح اشتها مرتبط میدانند؛ اما معانی بیشتری از اشتها ممکن است در فرهنگ لغت یافت شوند. اشتها فقط به میل به خوردن یا نوشیدن اشاره نمیکند، بلکه به تمایل برای رفع سایر هوسهای بیولوژیکی مانند میل به لذت جنسی نیز اشاره دارد. همچنین اشتهای غیر فیزیکی نیز وجود دارد که در آن هدف موردنظر نامحسوس است، مثل اشتهای هیجان یا شهرت. علاوه بر این، برخی از موارد اشتها میتوانند مضر باشند و منجر به مصرف مواد مخدر یا رفتار خشونتآمیز شوند. واژهی اشتها از واژهی لاتین Appetere مشتق شده که به معنی «میل شدید» است.
این ریشهها بلافاصله به ما مورد مهمی را در مورد اشتها میرسانند که بیشتر مردم آن را تشخیص نمیدهند. اشتها با گرسنگی یکی نیست. اشتها یک تمایل است؛ یک نیاز روانی که نیاز به برآورده شدن دارد. بیان بیرونی اشتها، گرسنگی است که ما آن را بهعنوان یک کمبود در زندگی خود میبینیم و ما را به سمتی سوق میدهد که بهگونهای عمل کنیم که خواستههای درونی ما را برآورده کند. سؤال این است که چه عواملی میتوانند باعث تغییر اشتهای فرد شوند؟ طیف بسیار گستردهای از عوامل وجود دارند، ازجمله:
- ویژگیهای فیزیکی (اندازه، وزن، سن و غیره).
- نرخ متابولیک (بالا، نرمال، کم).
- حالت ذهنی (مضطرب، آرام، تحریکشده و غیره).
- وضعیت سلامت زمینهای (خوب، ضعیف، بیمار).
- کمبود چیزی که برای سلامتی لازم است (مواد مغذی، ویتامینها، آب و غیره).
- آخرین تجربهی مربوط به زمانی که اشتها ارضا شد (چه مدت قبل ، چقدر ارضا شده بود و غیره).
بعضی از این تأثیرات حداقل در کوتاهمدت، خارج از کنترل فوری فرد هستند؛ به این دلیل که آنها از یک یا چند ویژگی درونی ناشی میشوند؛ بنابراین، ما میبینیم که اشتها یک میل درونی یا میل شدید به غذا یا محرک فیزیکی دیگر است. اشتها چیزی است که در درون شخص است و بهعنوان انگیزهای برای برآوردن نیاز او عمل میکند و پاسخ به این سؤال است که «چقدر احساس گرسنگی میکنم؟». بااینحال، تعیین کمیت یا بیان گرسنگی بدنی دشوار است، زیرا ذاتی است و هیچ واحدی ندارد، منجر به رفتار بیرونی قابلاندازهگیری میشود و تحت تأثیر عوامل مختلف قرار میگیرد؛ بااینحال، اشتها چیزی نیست که بتوانیم آن را انتخاب یا کنترل کنیم، بلکه همان چیزی است که هست.
اشتهای ریسک چیست؟
مقایسهی ویژگیهای اشتهای فیزیکی با ویژگیهای معادل ریسک آن ما را قادر میسازد تا برخی از مهمترین جنبههای ریسکپذیری را درک کنیم. بهعنوانمثال:
- همانطور که گرسنگی فیزیکی ما نیاز درونی به چیزی مانند غذا را نشان میدهد، اشتهای ریسک ما نشاندهندهی تمایل ما به ریسک است. ما در مورد اینکه در شرایط خاص چقدر میتوانیم ریسک کنیم، چه فکر میکنیم؟
- دقیقاً مانند گرسنگی فیزیکی، تمایل ما به ریسک کردن احتمالاً تحت تأثیر طیف گستردهای از عوامل مختلف قرار دارد؛ بااینحال، تمایل ما به ریسک کردن نیز بهعنوان یک انگیزه یا میل درونی است که از بیرون قابلمشاهده نیست.
- اشتهای فیزیکی ما از بیرون بهعنوان گرسنگی نشان داده میشود و به همین ترتیب، اشتهای ریسک ما در تصمیماتی که در مورد میزان ریسکی که مایل به پذیرش آن هستیم، منعکس میشود که بهعنوان آستانهی ریسک شناخته میشود.
با توجه به تمام این ملاحظات، میتوانیم اشتهای ریسک را بهصورت زیر تعریف کنیم:
«تمایل یک فرد یا گروه به ریسک کردن در یک موقعیت خاص»
سپس سطح ریسکپذیری از طریق استفاده از آستانههای ریسک که در رابطه با اهداف بیانشدهاند و از بیرون قابلاندازهگیری هستند، بیان میشود.
چرا اشتهای ریسک مهم است؟
دو دلیل اصلی وجود دارد که چرا اشتهای ریسک مهم است. دلیل اول این است که بهسرعت در حال تبدیلشدن به یک پیشنیاز برای انطباق است که توسط استانداردهای ریسک بینالمللی، مقررات حاکمیت شرکتی و سایر قوانین و مقررات پیش میرود. نمونههای مهم شامل موارد زیر هستند:
- تعریف قانونمند اشتهای ریسک را میتوان در راهنمای ISO 73:2009 یافت. این تعریف بیان میکند که اشتهای ریسک عبارت است از «مقدار و نوع ریسکی که یک سازمان برای جستجو، پذیرش یا تحمل آن آماده است».
- رهنمودهای حاکمیت شرکتی به ضرورت تعریف و ابلاغ اشتهای ریسک سازمانها اشاره دارد. این الزام مطابق با قانون حاکمیت شرکتی انگلستان است که بیان میکند که «هیئتمدیره مسئول تعیین ماهیت و میزان ریسک مهمی است که مایل است در دستیابی به اهداف استراتژیک خود متحمل شود.» در همین راستا، کمیسیون اتحادیهی ملی مدیران شرکتی ایالات متحده[2] (NACD) گزارش خود را در مورد حاکمیت ریسک با عنوان: متعادل کردن ریسک و پاداش در اکتبر 2009 منتشر کرد. در این گزارش بیان شد که «هیئتمدیره باید اشتها و سطح تحمل ریسک سازمان را درک کند. ارزیابی ریسکپذیری شرکت با در نظر گرفتن این واقعیت که ریسکهای پیش روی شرکت دائماً در حال تغییر هستند، باید یک روند مستمر باشد.»
دومین و فایدهی مهمتر توانایی درک و بیان اشتهای ریسک این است که تصمیمگیرندگان را در تمام سطوح سازمان، از هیئتمدیره گرفته تا تیمهای پروژه، قادر میسازد تا درجه ریسک مناسبی را که باید در هر شرایطی بپذیرند، تعیین کنند. این امر باید تصمیمگیرندگان را در مورد مواردی مانند اهداف شرکت، انتخابهای سرمایهگذاری، استراتژی شرکت، ساخت نمونه کارها، اجرای پروژه، راهحلهای فنی، کارایی عملیاتی و غیره مطلع کند. برای هر یک از این تصمیمات مهم مدیریتی، اشتهای ریسک پاسخ این سؤال را میدهد که «ما چقدر باید ریسک کنیم؟» درنتیجه، برای مدیران در همهی سطوح، از مدیرعامل گرفته تا مدیر پروژه، ضروری است که تحمل خود را در برابر ریسک درک و بیان کنند. علاوه بر این، ضروری است که سطوح چندگانهی ریسکپذیری با یکدیگر سازگار، منسجم و همسو باشند.
بیشتر بخوانید:
استراتژیهای پاسخ به ریسک – راهنمای جامع با مثالها
اشتهای ریسک، ورودیها و نتایج
همانطور که دیدیم، اشتهای ریسک یک تمایل درونی یک فرد یا یک جامعه است و نمیتوان آن را مستقیماً دید یا اندازهگیری کرد. این تعریف نشاندهندهی تمایل به ریسک در شرایط خاص و همچنین تمایل یا انگیزه برای پذیرش میزان خاصی از ریسک است. اما این تمایل درونی از کجا سرچشمه میگیرد؟ چه عواملی بر تمایل فرد به ریسک کردن تأثیر میگذارند؟
یکی از ورودیهای آشکار اشتهای ریسک وضعیتی است که در حال حاضر با آن روبرو هستیم. اشتهای ریسک در خلأ یا در انزوا وجود ندارد. ما ریسکپذیری را بهعنوان «تمایل یک فرد یا گروه به ریسک در یک موقعیت معین» تعریف کردهایم، بهطوریکه بهوضوح این موقعیت تأثیرگذار است. در واقع، ریسکپذیری یک فرد یا سازمان نهتنها تحت تأثیر شرایط مورد بحث، بلکه تحت تأثیر اهداف خاصی است که یک فرد یا سازمان میخواهد در آن شرایط یا از آن شرایط به دست آورد که از منظر یک مدیر پروژه، شرایط پروژه است و اهداف، اهداف پروژه هستند. دو جنبهی دیگر نیز وجود دارند که علاوه بر شرایط و اهداف مرتبط با آنها، در اشتهای ریسک فرد نقش دارند. هردوی اینها شامل برخورد با مردم هستند که جای تعجب نیست زیرا اشتهای ریسک تمایل درونی افراد است. نخستین عامل به افراد مربوط میشود و عامل دیگر از بافت گروه ناشی میشود.
- در سطح فردی، تمایل هر فرد برای ریسک کردن بدون توجه به شرایط بر میزان تمایل فرد به ریسک در یک موقعیت خاص تأثیر میگذارد.
این پدیده بهعنوان تمایل به ریسک شناخته میشود و بهنوبهی خود توسط طیف گستردهای از ویژگیهای شخصیتی مرتبط با ریسک یا انگیزههای درونی هدایت میشود که بهعنوان اولویتهای ریسک شناخته میشوند.
- یکی دیگر از عواملی که ممکن است بر تمایل فرد به ریسک تأثیر بگذارد، فرهنگ گروه یا سازمان از نظر ریسک است که به مجموعهای از دیدگاهها، ارزشها و دانش مشترکی که یک گروه نسبت به ریسک دارند، اشاره دارد. از این پدیده بهعنوان فرهنگ ریسک یاد میشود و پیامد آن مجموعهای از هنجارها و رفتارهایی است که هر زمان که گروه با رویدادهایی مواجه میشود که خطرناک و ضروری ارزیابی میشوند، بهطور طبیعی پذیرفته میشوند.
نکتهی قابلتوجه این است که همهی این عوامل که بر اشتهای ریسک تأثیر میگذارند، درونی هستند و توسط افراد گروه و یا کل گروه انتخاب نمیشوند؛ بلکه آنها همان چیزی هستند که هستند. تأثیر گرایش به ریسک فردی و فرهنگ ریسک شرکت بر ریسکپذیری، نامحسوس و غیرقابلمشاهده است و نمیتوان آن را بهصورت خارجی مشاهده یا اندازهگیری کرد، زیرا کاملاً کنترل نشده است. بنابراین، اشتهای ریسک ناشی از آن بهطور ناخودآگاه و بدون انتخاب عمدی ایجاد میشود و فرد یا گروه مورد نظر تصمیم آگاهانه یا تلاش فعالی برای تحریک ریسکپذیری متعاقب آن انجام نمیدهند، بلکه ناخواسته و بدون مشارکت آنها پدید میآید؛ به همین دلیل است که اشتهای ریسک را بهعنوان یک گرایش توصیف میکنیم، زیرا درونی است و نمیتوان آن را از بیرون کنترل کرد.
علاوه بر در نظر گرفتن عواملی که بر اشتهای ریسک تأثیر میگذارند، بررسی نتایج این عامل نیز حائز اهمیت است. همانطور که هیچ روش استانداردی برای تعیین کمیت یا تعریف اشتهای فیزیکی وجود ندارد، برای اشتهای ریسک نیز چنین چیزی وجود ندارد. ما میتوانیم با تبدیل این اشتها به واحدهای اندازهگیری قابلاندازهگیری بیرونی، مانند استیک یا سالاد، میل درونی خود را برای خوردن یا نوشیدن بیان کنیم. ما همچنین به یک پروتکل خارجی برای اشتهای ریسک نیاز داریم، چیزی که میتوان آن را مشاهده کرد و بهطور عینی اندازهگیری کرد. این تابع توسط آستانههای ریسک که بیان خارجی میل فرد به ریسک هستند، کنترل میشود. همانطور که ریسکپذیری برحسب اهدافی که به شرایط خاصی مرتبط هستند، بیان میشود، آستانههای ریسک نیز به این شکل بیان میشوند. لازم است یک آستانهی ریسک برای هر هدف تعیین شود که منعکسکنندهی ریسکپذیری کل در موقعیت باشد.
پسازاینکه آستانههای ریسک را برای یک شرایط خاص تعیین کردیم (میزان ریسکی که ما آمادگی پذیرش آن را داریم)، در موقعیتی هستیم که آنها را با توجه به ظرفیت کلی ریسک سازمان برای تحمل ریسک در شرایط خاص یا بهطورکلی ارزیابی کنیم. این به ما خواهد گفت که آیا اشتهای ریسک ما میتواند کاملاً ارضا شود یا نه. این امکان وجود دارد که میل ما به ریسک، ما را به سمت ایجاد آستانههای ریسک بالاتر از آنچه واقعاً قادر بهمواجهه با آن هستیم سوق دهد. اگر این موضوع بهدرستی مدیریت نشود ممکن است برای ما مشکل ایجاد کند، زیرا ممکن است ریسک بیشتری نسبت به تواناییمان متحمل شویم که از ظرفیت ما فراتر باشد. از سوی دیگر، اشتهای ریسک ما ممکن است باعث شود بیشازحد محتاط باشیم و آستانههای ریسک پایینی را ایجاد کنیم که کاملاً در ظرفیت ریسک ما هستند، اما شرکت را تحتفشار قرار نمیدهند یا به چالش نمیکشند و یا از منابع آن به بهترین شکل استفاده نمیکنند.
ورودیها و خروجیهای اشتهای ریسک در شکل 1 نشان دادهشدهاند. مسئله این است که اشتهای ریسک و همهی ورودیهای آن عناصر داخلی نادیدهای هستند که تغییر مستقیم آنها دشوار است. اگر اشتهای ریسک ما به آستانههای نامناسب منجر شود، تغییر شرایط دشوارتر میشود؛ درنتیجه، ما به یک روش جایگزین برای مداخله و اعمال کنترل ریسک مدیریت شده نیاز داریم.
استفاده از نگرش ریسک تا آستانهی ریسک متوسط
نگرش ریسک به شرح زیر تعریف شده است:
«انتخاب عمل در واکنش به ریسک تحت تأثیر ادراک»
از ویژگیهای مهم نگرش ریسک در این زمینه آن است که انتخاب میشود و درنتیجه میتوان آن را اصلاح و مدیریت کرد و مانند اشتهای ریسک، نگرش ریسک نیز همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است، دارای یک محدوده از ورودیها و نتایج است.
با در نظر گرفتن ورودیها، نگرش ریسک انتخابشده تحت تأثیر ادراک، میزان مواجهه با ریسک مربوط به یک وضعیت خاص است. از سوی دیگر، درک ریسک تحت تأثیر شبکهی پیچیدهای از عوامل است که از آن بهعنوان «رشتهی سهگانهی تأثیرات» (شامل عوامل آگاهانه، ناخودآگاه و عاطفی) یاد میشود. معمولاً فقط در مورد تعداد معینی از نگرشهای ریسک مانند ریسک گریزی، ریسک جویی، تحمل ریسک، یا ریسک خنثی صحبت میشود. اما درواقع نگرش ریسک در یک طیف پیوسته وجود دارد که دارای بینهایت تعداد موقعیت ممکن است. یک فرد یا گروه خاص ممکن است در هر نقطهای از این طیف در مواجهه با شرایط ریسک از پیش تعیینشده، نگرش ریسکی را از خود نشان دهد. در رابطه با خروجیهای نگرش ریسک، دو عامل وجود دارند که در زمینهی تصمیمگیری در شرایط بحرانی و دشوار بسیار مهم هستند. اولین چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که دیدگاه ما در مورد ریسک بر سطح ریسکی که ما آمادهایم در معرض آن قرار بگیریم تأثیر دارد که با آستانههای ریسک بیان میشود. اگر ما با مواجهه با ریسک درک شده (که به آن نگرش ریسک جویی نیز گفته میشود) راحت باشیم، در آن صورت میخواهیم آستانههای ریسک بالاتری نسبت به عدم اطمینان (که بهعنوان نگرش ریسک گریز نیز شناخته میشود) ایجاد کنیم.
بااینحال، تأثیر نگرش ریسک بسیار گستردهتر از تغییر سطحی است که برای آستانهها و تحملهای ریسک انتخاب شده است؛ همچنین بر رفتارهای ریسکپذیری که ما درگیر آن میشویم نیز تأثیر میگذارد. درواقع، جایگاه ما در طیف نگرشهای ریسک، مسیر عملی را که در ارتباط با میزان درک شده از مواجهه با ریسک انجام میدهیم، تعیین میکند. نگرش ریسکی که ما در یک شرایط خاص اتخاذ میکنیم بر هر مرحله از فرآیند ریسک تأثیر دارد، ازجمله موارد زیر:
- شناسایی تهدیدها و فرصتها؛
- ارزیابی و اولویتبندی ریسکهای شناساییشده؛
- انتخاب و اجرای پاسخهای ریسک مناسب.
میزان قرار گرفتن در معرض ریسک مرتبط با وضعیت در نتیجهی اقدامات ما تغییر میکند که بهنوبهی خود منجر به تغییر درک ریسک میشود؛ درنتیجه، ممکن است احساس کنیم که نیاز داریم دیدگاه خود را در مورد ریسک تغییر دهیم تا با توجه به موضوع ریسک جدیدی که اکنون با آن روبرو هستیم، بیشترین فرصت ممکن را برای دستیابی به اهداف خود ارائه دهیم. بدین ترتیب، باید چرخهای بین میزان ریسک موجود، نگرش ریسکی که انتخاب کردهایم و اقدامات ریسکی که انجام میدهیم، وجود داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
در کنار هم قرار گرفتن: مدل RARA
مقایسهی شکل 1 و شکل 2 نشان میدهد که ریسکپذیری و نگرش ریسک دارای ورودیهای مشترک (شرایط و اهداف آن) و همچنین خروجیهای مشترک (تعیین آستانههای ریسک) هستند، به همین دلیل، بهراحتی میتوان این دو شکل را در یک مدل واحد که ارتباط بین ریسکپذیری و نگرش ریسک را نشان میدهد، ترکیب کرد. ما این مدل را مدل RARA مینامیم (شکل 3). مدل RARA نشان میدهد که چگونه میتوانیم کنترلی بر تعیین آستانههای ریسک اعمال کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که این آستانهها در شرایط خاص با در نظر گرفتن تأثیر ترجیحات ریسک فردی و همچنین تأثیر فرهنگ ریسک سازمانی و اطمینان از اینکه آستانهی ریسک از ظرفیت ریسک ما تجاوز نمیکند، مناسب هستند.
همانطور که قبلاً نشان دادیم، عواملی که تمایل فرد به ریسک را تعیین میکنند عمدتاً درونی هستند و درنتیجه، نمیتوان آنها را بهراحتی کنترل یا ارزیابی کرد. بااینحال، نگرش ریسک یک تصمیم است و با استفاده از مدل Six A میتوان نگرش ریسک جدیدی را برای خود انتخاب کرد. درنتیجه، مدل RARA شامل یک نقطه کنترل برای قابلیت انتخاب نگرش ریسک جایگزین در پاسخ به یک وضعیت خاص است. اکنون برای ما امکان تعیین سطوح ریسک مناسب با استفاده از فرآیند چهار مرحلهای زیر وجود دارد:
- مرحلهی اول: مدیریت نشده. ابتدا، ما بهصورت شهودی آستانههای ریسک را بدون هیچ مداخله یا تغییر آگاهانهای تنظیم میکنیم. درنتیجهی این امر، آستانههای ریسکی که منعکسکنندهی ریسکپذیری درونی هستند، ایجاد خواهند شد. بااینحال، با توجه به این واقعیت که تمام عناصری که بر اشتهای ریسک تأثیر میگذارند درونی و غیرقابل تغییر هستند، آستانههای ریسکی که در نتیجه ایجاد میشوند ممکن است قابلقبول نباشند. ازآنجاییکه این آستانههای ریسک اولیه بر اساس «احساس درونی» ایجاد میشوند، تأثیر نگرش ریسک انتخابی در این مرحله در نظر گرفته نمیشود.
- مرحلهی دوم: آستانه. آستانههای ریسک اولیه با در نظر گرفتن ریسکپذیری تصمیمگیرندگان در سطح فردی و همچنین فرهنگ ریسک سازمانی بهعنوان یک کل ارزیابی میشوند. با مراجعه به شکل 3 میبینیم که این دو عامل اصلی هستند که تمایل فرد را برای ریسک تعیین میکنند. ازاینرو، وقتی این عوامل را بهصورت آشکار در نظر میگیریم، میتوانیم ریسکپذیری درونی خود را بیان کنیم. ممکن است این امر منجر به تغییر آستانهی ریسک شود.
- مرحلهی سوم: بررسی. برای ارزیابی مناسب بودن یا نبودن آستانههای ریسک در این مرحله، باید آنها را با ظرفیت ریسک مقایسه کنیم؛ در غیر این صورت، به مداخله نیاز است.
- مرحلهی چهارم: اطلاع. درصورتیکه مرحلهی سوم نیاز به تنظیم آستانهی ریسک را نشان دهد، مرحلهی چهارم انجام میشود. این امر از این واقعیت استفاده میکند که ما قدرت انتخاب یک نگرش ریسک متفاوت را داریم و از آن بهعنوان یک نقطه کنترل فعال و هدفمند در فرآیند استفاده میکنیم. با تعدیل دیدگاه خود در مورد ریسک، میتوانیم بر انتخاب نهایی آستانههای ریسک تأثیر بگذاریم که درنهایت به چیزی مناسبتر منجر میشود.
این روش چهار مرحلهای ساده، روشی آسان و مفید را برای تعیین آستانهی ریسک در سطحی به ما میدهد که به ما امکان میدهد ریسکهای مناسب را با خیال راحت انجام دهیم.
نتیجهگیری
اشتهای ریسک مهم است. درک این موضوع برای ما بسیار مهم است زیرا نحوهی پاسخگویی ما به پرسش «چه میزان ریسک…؟» ناشی از اشتهای ریسک ما است. بااینحال، اشتهای ریسک یک ویژگی تمایل درونی است که دیدن و اندازهگیری آن دشوار است. درنتیجه، ما به استفاده از یک پروتکل خارجی در قالب آستانهی ریسک نیاز داریم تا بتوانیم ریسکپذیری را بیان کنیم. متأسفانه، ماهیت درونی ریسکپذیری نشان میدهد که اگر اجازه داده شود تا کنترل نشده باقی بماند، ممکن است منجر به ایجاد آستانههای ریسک ناکافی شود و باعث شود که ریسک بسیار زیاد یا خیلی کم را بپذیریم؛ بنابراین، ما به روشی برای مداخله و تغییر آستانههای ریسک نیاز داریم که بهطور مستقیم با استفاده از اشتهای ریسک درونی ایجاد شده است. با انتخاب یک نگرش ریسک مناسب که ما را قادر میسازد آستانههای ریسک اولیه را تغییر دهیم، میتوانیم مداخله کنیم و تأثیر سوء مدیریت اشتهای ریسک را تعدیل کنیم. مدل RARA که در این مقاله موردبحث قرار گرفته شده است، اشتهای ریسک و نگرش ریسک را ترکیب میکند تا روشی عملی برای تصمیمگیرندگان در همهی سطوح برای پاسخ به «چه میزان ریسک…؟» و ریسکهای مناسب به شیوهای ایمن ارائه کند.
[1] Risk appetite and risk attitude
[2] U.S. National Association of Corporate Directors
گذاشتن کامنت